به گزارش سینماپرس، کمتوجهی به برخی از فیلمهایی که به صف اکران میپیوندند، موضوع جدیدی نیست، اتفاقی که باعث میشود یک فیلم از نظر بیفتد و با وجود ظرفیتی که دارد، آنطور که باید دیده نشود. در سینمای ما این رخداد درباره فیلمهایی که به واسطه محتوای متفاوتی که با کارهای گیشهای دارند، کم و بیش اتفاق میافتد و باعث میشود تا به این دست آثار با ارائه سانسهای مرده و سالنهای کم، فضایی اختصاص پیدا کند که آن کار خواهناخواه دیده نشود.
در این بین علاوهبر بخش کودک و نوجوان، ژانر انقلاب و دفاع مقدس هم جزو حوزههایی است که گهگداری گرفتار این ماجرا میشود و همزمان با نمایش این آثار در هر دوره از اکران، اعتراضاتی از سوی عوامل این فیلمها به گوش میرسد. نمونه این اتفاق چندی پیش برای فیلم «ویلاییها» به کارگردانی خانم منیر قیدی رخ داد، فیلمی که در آن به بحث حضور و نقش زنان در جنگ تحمیلی پرداخته شده بود. بعد از این فیلم هم، «قلب سفید قاصدکها» به کارگردانی افشین محمودی گرفتار این کمتوجهیها شد و این روزها به تازگی فیلم «اشنوگل» هم با آغاز اکرانش در ۵ سالن و نمایش آن در سانسهایی مثل ۱۰ صبح و ۲ بعد از ظهر گرفتار درگیر این ماجرا شد. تبعیضهایی که برای اغلب آثار دفاع مقدسی به بهانه فروش کم و فاصلهشان از فیلمهای گیشهای اتفاق می افتد.
نمایشی که اسمش اکران نبود!
آقای هادی حاجتمند، کارگردان این فیلم، درباره شیوه اکران این فیلم عنوان کرد: بالاخره مردم باید بدانند که یک فیلم در حال اکران است تا آن را ببینند، یعنی مهمترین اتفاق در سینما این است که شما با تبلیغات توجه مردم را به سمت آن کار معطوف کنید، اما برای این فیلم مگر تاکنون چند تبلیغ در سطح شهر، بیلبوردها و حتی سینماها به غیر از فضای مجازی دیده؟ از همینرو نمیتوان از مردم انتظار داشت که این فیلم را ببینند. در این بین باید ببینید که چه اتفاقی در حال وقوع است. وی ادامه داد: این فیلم درباره غواصان خراسانی است و به همین دلیل ما پایه آن را برای اکران در مشهد گذاشتیم، در این میان صداوسیما هم به ما کمک کرد و در ۲ سالن نسبتاً کوچک ۳۰، ۴۰ نفره با ۳ یا ۴ سانس در این شهر به نمایش درآمد. اما در تهران رسماً اتفاقی به نام اکران اتفاق نیفتاد چون بهعنوان مثال اگر شما فیلم را در کامپیوتر دفترتان ببینید که اسم آن اکران نمیشود!
۵ سالن با ۳ سانس مرده
حاجتمند همچنین با اشاره به لزوم اقدامات تهیهکننده در حوزه تبلیغات و پخش فیلم گفت: در این بین زمانی که تهیهکننده در یک فیلم، در حین تولید دستمزدش را بگیرد و قاعدتاً دیگر انگیزهای برای اکران ندارد. اگر تولید فیلم جزو صنعت سینما محسوب میشود، تهیه کننده من هم باید دنبال گرفتن بیلبورد و تبلیغات باشد، اما این که آقای سرتیپی یا پخش فلان به او بگوید آقا این فیلم نمیفروشد و او هم اقدامی نکند، فیلم مهجور واقع میشود. از سوی دیگر شما نگاه کنید که در سینما در حال حاضر چه فیلمی میفروشد، کاری که ارزش فرهنگی آن جای سؤال دارد و به آن ۱۰۹ سالن اختصاص دادهاند. سالنهایی که هر کدام حداقل ۳ سانس پرفروش را به خود اختصاص دادهاند، حال این فضا را با فیلم اشنوگل و ۵ سالنی که دارد مقایسه کنید، طبیعتاً اعداد خندهدار میشود.
مافیای ظالمانهای که تعیین کننده است
حاجتمند درباره تأثیر نقش شورای صنفی نمایش و باندبازیهایی که برای اکران این فیلم به جهت محتوای آن وجود دارد، گفت: همه این موارد هستند، در واقع مافیای ظالمانهای در سینما وجود دارد که برخیها در آن تصمیم میگیرند که یک فیلم چند میلیارد بفروشد، دیده شود یا خیر و... البته هیچیک از این موارد توجیه ضعفهای فیلم من نیست، ولی در هر حال شیوه اکران از جمله عوامل تاثیرگذار بر دیده شدن هر کاری است. من آقای کیمیایی نیستم که به واسطه اسمم کسی به سراغ فیلم بیاید، یا در سوی دیگر حتی سوپراستار هم در کارم ندارم که با واسطه اسم آنها فروش داشته باشم. من باید از مردم خواهش کنم که فیلم را ببینند و این به تبلیغات و فضایی نیاز دارد که در اختیار ما قرار میدهد. این کارگردان اضافه کرد: مدتی است که ساختار سینما و جریانی که در آن راه افتاده موجب شده تا فرهنگ را به سمتی ببرند که به آن لمپنیسم میگوییم و فقط کار ساخته میشود تا مردم به آن به هر قیمیتی بخندند، آن وقت در این بین میگویند مردم فیلم دفاع مقدسی و ارزشی نمیبینند، این در حالی است که اگر شما آن را درست اکران کنید، قطعاً اتفاق دیگری برایش رخ میدهد. در این شرایط چطور میشود چشمهایمان را ببندیم و بگوییم خیانت فرهنگی اتفاق نیفتاده است؟ این موضوع با یک نگاه به کمدیهای صدرنشین هر دوره از اکران به وضوح مشخص است. او در ادامه در خصوص ساخت آثار دفاع مقدسی و فضایی که برای این دست تولیدات در سینما وجود دارد بیان کرد: روزی که ما شروع به ساخت این فیلم سینمایی جنگی کردیم، هم اینها را میدانستیم، چرا که همیشه این دست کارها اغلب مورد کملطفی واقع میشوند. با این حال در حال حاضر کمپینهای مردمی برای حمایت از این کار راه افتاده و تلویزیون همچون حامی این فیلم است، کمکهایی را برای تبلیغات و پخش تیزرها انجام میدهد.
مهم نیست فروشم به خالتور برسد یا نه
جدا از تبعیضهایی که برای نمایش این فیلم اتفاق افتاد، من به تیم خودم انتقاد دارم، تهیهکننده من باید پیگیر تبلیغ و شیوه نمایش فیلم شود، چون پخش دست آفرفیلم است که خود آقای اصغری در آن حضور دارد، به همین دلیل این پیگیریها باید از طرف ایشان اتفاق بیفتد. حاجتمند یادآور شد: برای من رقم فروش اهمیتی ندارد، اما مسالهای که در این میان وجود دارم و به آن معتقد هستم این است که اکران باید آبرومند باشد، اتفاقی که حداقل لازمه نمایش اثری با این فضاست. «اشنوگل» و قصهای که دارد، از زاویه جدیدی شکل گرفته و داستان با محاکمه یک رزمنده شروع میشود، فرمانده غواصی که به اتهام خیانت دستگیر شده است و در ادامه مسائلی مطرح میشود که کار را شکل میدهد. من هم امیدوار هستم مادران شهید این فیلم را ببینند و از آن لذت ببرند، در این صورت اصلاً برایم اهمیتی ندارد که فروش من به خالتور برسد یا نه.
*صبح نو
ارسال نظر